+ هنوزم تو رویای شبهام همه ی خاطرات مث فیلم میگذره و از دست دادنت و رفتنت تو خاب و تلاشم چشمام که زل میزنه به قدم هات و شاهد رفتنته تو خاب.و ترس ناشی ازش تو خاب کل وجودمو میگیره
و بیدار میشمو تو دنیایه حقیقی غم واقعی بودنش تو دل سفت چنبره میزنه انگار با کارد تیز میزنن تو قلبم.
که چرا؟
چرا من لیاقت نداشتم چرا خدایا ازین خابا نمیخام بس.
درباره این سایت